منت
تعریف وتفسیر
تعریف لغوی : به معنی اینکه کسی نسبت به دیگری نیکی و احسانی انجام دهد سپس به رخ او بکشد و او را سرزنش کند، آمده است
"منت"، در اصل از ریشه "منّ" گرفته شده است به معناى سنگى که با آن اجسام را وزن مى کنند، و در اصطلاح به نعمت هاى بزرگ و سنگین گفته می شود. و در لغت و استعمالات قرآن معناى گستردهاى دارد که مفهوم اول (بخشیدن نعمت هاى سنگین) را نیز شامل مىشود.
منّت نهادن ، این است که خود را نیکوکار ببیند ، و از لوازم آن : آشکارا انفاق کردن است و باز گفتن آن ، واداشتن توقّع پـاداش مانند سپاسگزاری و خدمت و تعظیم و اطاعت . و ایذاء (آزردن) ، آنست که او را سرزنش و ملامت کند و سبک شمارد و به خدمت گیرد ، و با او بدزبانی کند و روی ترش نماید و پرده وی بدرد .
معنی ایذاء و همچنین لوازم و نتایج ظاهری منّت نهادن روشن است . امّا منّت نهادن باطنی ، یعنی خود را نیکوکار دیدن ، از اینجا معلوم می شود که بعد از دادن صدقه بیش از پیش بعید بداند که گیرنده صدقه به او خیانت کند ..
تعریف اصطلاحی ـ به معنای نعمت و نیکی آمده مانند
: وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْک مَرَّةً أُخْرَی سورهطه:آیه37
و بار دیگر هم در حق تو نیکی کرده بودیم . (منت خداوند به دیگران احسان و نعمت است) و یکی از اسماء الهی ، منّان است .
ولی بیشتر به این معنی است کسی به دیگری احسان و نیکی کند و بعد به رخ او بکشد و او را سرزنش و اذیت کند و این از صفات ناپسندی است که آیات و روایات فراوانی آن رامذمت کردند
منت اگر جنب? عملى داشته باشد، زیبا و پسندیده است، و اگر با لفظ و سخن باشد زشت و ناپسند است. از آنجا که در محاورات روزمره منت بیشتر به معناى دوم استعمال می شود، به هنگام مطالعه آیاتى که در آنها از منت گذاشتن خداوند صحبت شده است،نیز همین معنای نا مطلوب به ذهن افراد تداعی می کند. در حالی که منت از طرف خداوند به معنای منت مصطلح بین ما نیست، بلکه به معنای دادن نعمت بزرگ است. ممکن است گفته شود حتی بیان بخشش نعمت های بزرگ از طرف خداوند که در آیات قرآن آمده است، می تواند همان منت گفتاری و به رخ کشیدن و ناپسند باشد!
در جواب باید گفت؛ اولاً : در مواردی که بیان نعمت، همراه اذیت و تحقیر باشد، قبیح و ناپسند است و این در جایی است که دو انسان که هر دو مخلوق و هر کدام دارای ضعف ها و ناتوانی های متعدد هستند بخواهند به خاطر چیز بی ارزشی که به دیگری می بخشند بریکدیگر منت بگذارند. این معنا همراه تحقیر و توهین است و به همین جهت این قسم از منت تقبیح شده است. در قرآن نیز وقتی می خواهد از منت گذاشتن نهی کند، همراه آن اذیت و تحقیر را نیز می آورد. گاهی نسبت به مردم می فرماید: اگر نعمتی دادید یا انفاقی کردید، بر برادران خود منت نگذارید؛
بنابر این، منت نهادن به دو صورت متصور است:
1. با بذل نعمت، و بخشیدن مال به انسان بدون این که در این مورد سخنی بگوید.
2. نعمت بخشیدن، توام با منت قولی و زبانی.
آیات قرآن که منت را به خدا نسبت می دهد با خبری که او را «منان » می خواند، ناظر به معنی نخست است، نه معنی دوم. و به منظور منت گذاری نیست، بلکه به خاطر ایجاد توجه به منعم و شناخت دیگر اسمای او مانند رحمان و رحیم است.
به عبارت دیگر، یادآوری نعمت گاهی به صورت هدف عنوان می گردد، و این که:ای انسانها! بدانید که بر سفره خوان خداوندی نشسته اید، ویادتان نرود که نان او را می خورید این همان منت نهادن ناپسند به معنی مذموم است که ساحت ربوبی از آن منزه است.
آیات و روایات در این مقوله
حضرت امام سجاد علیه السلام به پیشگاه الهی عرض می کند:
.و یا من لا یبیع نعمه بالاثمان، ویا من لا یکدر عطایاه بالامتنان . ای خدایی که نعمتهای خود را به بهایی نمی فروشد (چون همه از روی تفضل واحسان است) و بخششهای خود را به منت نهادن تیره نمی کند.
منت گذاری مایه کدورت و تیره گی روابط طرفین می گردد و این صفت ناپسند از مقام ربوبی دور است. در عبارت امام سجاد علیه السلام یک استدلال نهفته است به این مضمون »امتنان » مایه کدورت و تیره گی است وهر تیره گی ناپسند است و با مقام خداوندی سازگار نیست، پس امتنان با مقام ربوبی مناسب نیست
رسول خدا در حدیثی فرمود: «المنان بما یعطی، لا یکلمه الله ولا ینظر الیه ولا یزکیه و له عذاب الیم ».کسی که به چیزی که بخشش می کند، منت نهد، خداوند با او سخن نمی گوید، و به او از دریچه لطف نمی نگردد، و او را (از گناه) پاک نمی سازد و عذاب دردناک در کمین او است.
و نیز فرمود: هر کس به مؤمنی نیکی کند، وبعد او را با سخن خود آزار دهد و یا بر او منت نهد، خداوند «نیکی » او را باطل می کند و به او پاداش نمی دهد.
از طرفی در خود قرآن از منت گذاری، نکوهش شده چنان که می فرماید:
یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی » (بقره/264)
ای ایمان آورده ها، صدقه های خود را با اذیت و منت نهادن باطل نکنید.
. الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منا و لا اذی لهم اجرهم عندربهم » (بقره/262). آنها که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند و به دنبال آن اذیت نکرده و منت نمی گذارند اجر و پاداش آنها نزد خداست.
این دستور، به ما می آموزد اگر خواسته باشیم کار نیک ما در راه خدا ضایع نگردد نباید آن را با منت آلوده کنیم.
وَلا تَمْنُن تَستَکْثرُ
منت مگذار ، و فزونی مطلب .سوره مدثر : آیه 6
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی کَرِهَ لِی سِتَّ خِصَالٍ وَکَرِهْتُهَا لِلْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِی وَأَتْبَاعِهِمْ مِنْ بَعْدِی مِنْهَا الْمَنُّ بَعْدَ الصَّدَقَةِ
رسولخدا صلی الله علیه و آله : خداوند تبارک و تعالی ناپسند شمرد بر من شش خصلت را و من این شش خـصلت را بر فرزندان و پیروانم ناپسند شمردم یکی از اینها منت نهادن بعد از صدقه است .الکافی ج4 ص22
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الْمَنُّ یَهْدِمُ الصَّنِیعَةَ
امام صادق علیه السلام : منت نهادن ارزش نیکیها را از بین میبرد .الکافی ج4 ص22
عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی قَالَ وَمَنِ اصْطَنَعَ إِلَی أَخِیهِ مَعْرُوفاً فَامْتَنَّ بِهِ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَثَبَّتَ وِزْرَهُ وَلَمْ یَشْکُرْ لَهُ سَعْیَهُ ثُمَّ قَالَ علیه السلام یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ حَرَّمْتُ الْجَنَّةَ عَلَی الْمَنَّان
رسولخـدا صلی الله علیه و آله : در حدیث مناهی میفرمایند : کسی که کار نیکی برای برادر دینی خویش انجام دهد سپس بر او منت نهد خداوند اجر و ثواب کارش
نابود میکند و بار و گناهش برایش میماند ؛ سپس حضرت فرمودند : خدای بزرگ میفرماید : منت گذار را از بهشت محروم کردم . وسائل الشیعة ج9 ص452
ابیاتی در این مقوله
به چشم مرحمتی سوی حال بنده نگر |
مرا ز منت این چرخ سفله باز رهان |
عبید زاکانی
هرچه از دونان به منت خواستی |
در تن افزودی و از جان کاستی |
سعدی
چو حافظ در قناعت کوش وز دنییّ دون بگذر |
که یک جو منت دونان دوصد من زر نمی ارزد |
حافظ
شاعر عرب زبان می گوید:
ان امرء اسدی الی صنیعة و ذکرنیها مرة للئیم
اگر کسی کار نیکی درحق من انجام دهد و آن را گرچه یک بار یاد آورد، او انسان پست است.
علاج وراه حلی برای نجات از منت نهادن
علاج خـلاصی از منت گذاردن ، آن است که : بداند که فی الحقیقه فقیر ، احسان نسبت به او کرده که صدقه او را قبول نموده ، و موجـب رستگاری او گردیده است . پس بایددهنده ، ممنون فقیر باشد . و بداند که : ـ همچنان که در حدیث وارد است ـ دست فقیر در گرفتن صدقه نایب دست خداست . و آنچه به فقیر می رسد همانا که به خدا رسیده است .
و از این جـهت ، سنّت است که : آنکه صدقه می دهد دست خود را ببوسد . و دست خود را بر بالای دست فقیر نگذارد . بلکه دست خود را بگشاید تا فقیر بردارد . و چگونه کسی هزار مرتبه ممنون نگردد از دستی که نایب دست خـداست و از او چیزی قبول می کند ؟ و با همه این ها خـدا هر صدقه را چندین مقابل عوض در دنیا و آخرت وعده فرموده است .
پـس اگر توقع و امید آن را ندارد زهی احمق که مال خـود را به عبث ضایع می کند . و اگر چشم عوض از خدا دارد پس به چه وجه منت بر فقیر گذارد ؟ و این مثل آن است که : کسی چیزی به تو حواله کند که به زید بدهی و او اضعاف مضاعف عوض به تو دهد و تو در چیزی که به زید می دهی منت بر او گذاری .